سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مهمون کوچولو

سلام
ماجرا از دیروز صبح حول و حوش ساعت ده شروع شد که پسر عموی بابام زنگ زد و گفت مهدکودک بچش به مدت 5 روز به خاطر تعطیلات تابستانی بستس و به دلیل اینکه خودش و مامانش سر کارن و مادربزرگشم مسافرته جایی را نداره که بره برای همین گفت اگه ممکنه بیاد اینجا
و برای همین این دختر کوچولوی سه سالو نیمه دیروز اومد اینجا و تا ساعت هفت بعد از ظهر اینجا بود بعدشم که باباش اومد‏دنبالش با گریه رفت.
امروزم از ساعت یازده صبح اومد اینجا و تا ساعت پنج اینجا بود بعدشم رفت
ولی فردا دیگه نمیاد چون مادر بزرگش از مسافرت برگشته
بعدشم که رفت من پاشدم با ماشین کلی مسافت را که همنجوری باید با دو تا تاکسی رفت را رفتم که یک cd مریم و یک کارت اینرنت سپنتا بخرم ولی هیچ کدومو نخریدم برای اینکه مریم را گفت فردا پس فردا میارم کارت اینترنتم فقط بیست ساعته داشت اینجوری شد که دست خالی دوباره برگشتم
موفق باشید و مثل من داداش سیا ضایع نشید


علم یا حافظه الکترونیکی؟

سلام
امروز داشتم به خاطر اتفاقی که افتاده_فکر می‏کردم که تکنولوژی بهتره یا حافظه یا حافظه الکترونیکی (مثل انشای علم بهتر است یا ثروت)
و به این نتیجه رسیدم که حافظه الکترونیکی بهتر است
حالا دلیل نتیجه ام را می گم؟
دیروز داشتم دنبال دفتر تلفن خونمون می‏گشتم که به دوستم زنگ بزنم و بعد از یک ساعت زیر و رو کردن خونه (منظورم از زیر و رو کردن واقعا همینه چون حتی زیر فرش و مبلم گشتم)
چون به جایی نرسیدم و از لحاظ فکری و جسمی خسته شده بود کمی به مغزم استراحت دادم
و به یک نتیجه ای رسیدم
و اون این بود که بگردم تو تلفن و لیست شماره هایی که گرفتیم را ببینم و این شد که دیگه به جای خونه تلفن را زیر و رو کردم و به جایی نرسیدم چون بیشتر از یک هفته پیش بود که به دوستم زنگ زده بودم
خلاصه چون به جایی نرسیده بودم دوباره گشتن را شروع کردم ولی این بار با خستگی بیشتر
و .............
بعد از نیم ساعت گشتن جرقه ای در مغرم روشن شد که نزدیک بود باعث سوختن لباس هامون بشه
چون در اون لحظه داشتم کف کمد را می‏گشتم
و اون جرقه چیزی نبود جز اینکه بازم برم تلفن را زیر و رو کنم ولی این بار نه در لیست تماسهای گرفته شده
بلکه در قسمت پیغامها
چون دو سه روز پیش یک پیغام از دوستم داشتم
و این شد که بالاخره بعد از یک ساعت و نیم گردش و جست و جو شماره را پیدا کردم و بلا فاصله زنگ زدم
ولی این پایان ماجرا نبود چون که فرد مورد نظر خونه نبود و ماجرا یک ربع بعد که دوستم اومد خونه و زنگ زد تموم شد
داستان ما بسر رسید و این باعث شد که شماره دوستم بره تو حافظه تلفن تا دیگه از این داستان ها نداشته باشیم!!!
امروزم دفتر تلفونمون پیدا شد اونم تو جای روزنامه ها که من حالا به دنبال این هستم که ببینم چه کسی دفتر تلفن را با کاغذ باطله اشتباه گرفته؟


عروسی

سلام
5شنبه رفته بودیم عروسی البته قبلش عقد بود تو خونه عروس بعدشم عروسی بود تو یک خونه دیگشون
خیلی خوش گذشت البته 2 مورد نا خوشایندم پیش اومد اولیش این بود که موقع صرف شام مادر داماد از ده تا پله شایدم بیشتر افتاد پایین و سوالی که در اون لحظه همه میکردن این بود که کی افتاده؟
البته بدبختانه من شاهد افتادن بودم که خیلی خوشایند نبود
بعد از مدتی مادر داماد را به بیمارستان بردن که در آخر عروسی برگشت و معلوم شد که ترقوش شکسته
البته اون یکی اتفاق این بود که تو این شلوغ پلوغی یادشون رفت که برن کیک را از قنادی بگیرن که مساوی با این میشه که کیک پر
خلاصه که خیلی خوش گذشت چون مدتی بود عروسی نرفته بودیم
آخر این ماه هم یک عروسی دیگه در پیشه که معلوم نیست بریم یا نه؟
دیروزم که پا تختی پود که مخصوص ما نیست پس نظری ندارم که بنویسم
در مجموع خوش گذشت
تا بعد.........


بدون موضوع

سلام
خدا را شکر فعلا همه چیز وفق مراده
هوام همون جور که دوست دارم کمی ابری(البته من هوای کاملا ابری و بارانی دوست دارم)
کار آموزیمم که آخراشه
حالا می‏خوام اگه خدا قسمت کنه برم مجتمع فنی و کلاس photoshop یا corel ثبت نام کنم
تا ببینیم چی میشه
تو کتاب کشکول پارسی بلاگ هم چهار تا از نوشته های من چاپ شده خوشبحال خودم
تا بعد............. 


ارنگه

سلام
وقت بخیر(برای اینکه معلوم نیست کی این نوشته را بخونید) 
چه خبرا؟
من دیروز رفتم نمایشگاه و بعد از چیزی حدود یک ماه دوستانم را دیدم خیلی خوش گذشت و برنامه‏های متعددی هم داشتن مجری برنامه هم خانم محمدی گوینده رادیو کرج بود و خیلی هم قشنگ برنامه اجرا می‏کرد.
امروزم با دو تن از دوستان رفتیم ارنگه واقع در 20 کیلومتری جاده چالوس بعد از اونجا یک جاده فرعی هست که از اونجام باید 20 کیلومتر رفت تا رسید سر روستا بعدشم باید کلی پیاده روی کنید
ما که رفتیم و خیلی اتفاقات رخ داد
بعد از کلی پیاده روی و گرما و خستگی موقع ناهار بعد از اینکه  کبابها را که به سیخ کشیدیم اومدیم دیدیم یک چیز خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی........ بی ارزش را جا گذاشتیم و آن چیزی نبود جز کبریت خلاصه چشمتون روز بد نبیند که چیزی حدود 45 دقیقه دنبال کبریت گشتیم و آخر من یافتم یعنی از کسی گرفتم و خوشحال و خندان دو باره اومدیم کبابها را به سیخ بکشیم که دیدیم سیخها در راه گمشده چیزی در حدود 15 دقیقه هم دنبال سیخها گشتیدیم تا پیداشون کردیم بالاخره بعد از خردن غذا و جمع و جور کردن ساعت 5/3 برگشیم که در راه چند درخت پر از آلبالو دیدیم و شروع به آلبالو چیدن کردیم(البته باید خاطر نشان شوم که درخت های زرد آلو و گردو و گیلاس هم خیلی فراوان بود) و بعد از حدود 10 دقیقه پیاده روی به سر جاده فرعی ته روستا رسیدیم که رسیدن همان و در به دری همان مگه آونجا می‏شد ماشین گیر آورد
خلاصه در اون گرما البته ساعت 4 بعد از ظهر بود ولی گرم بود  هلک هلک راه افتادیم تو جاده که دیدیم این راهش نیست و باید فکری کرد
که به این نتیجه رسیدیم باید میان بر بزنیم و کوه را به صورت عمودی به طرف پایین بپیماییم که چند جا هم شن سواری کردیم و 20 کیلومتر را میانبر زدیم البته با کلی شن در کفشامون!!!
سد امیر کبیر هم در راه دیدیم بسی زیبا بود
بالاخره هر جوری بود به سر جاده رسیدیم و باید منتظر می موندیم تا یکی سوارمون کنه
بعد از 10 دقیقه سوار یه پیکان شدیم و تا میدان کرج اومدیم و نفری 500 کرایه دادیم
2تا امام زاده هم زیارت کردیم
راستی بعضی جاها هم مثل تنگه واشی باید حتما در آب پیاده روی کرد مراقب باشید چون ممکنه زیر پاتون پوچ بشه
این بود سفر یک روزه ارنگه ما که فهمیدیم این جور جاها ماشین شخصی می‏خواد چون نمی‏شه به امید مردم بود
ولی جای باحالی بود حتما برید ولی با ماشین شخصی
(در ضمن بزرگترین مشکل ما آب بود چون به هر جا می‏رسیدیم دنبال آب می‏گشتیم)
ولی با همه این سختی‏ها خیلی خوش گذشت
من دیگه برم بخابم چون خیلی خستم فردام صبح زود باید پاشم برم سر کارم یعنی کار آموزیم
تا بعد........


کتله خور

سلام
ظهر گرم تابستانی همه شما بخیر
با گرما چه کار می‏کنید؟
راستی من از جمعه تا یکشنبه نبودم رفته بودیم زنجان
جای خوبی بود بد نبود
اطرافش جاهای دیدنی زیادی داره مثل سلطانیه که بزرگترین گنبد آجری جهان در آنجاست و به گنبد سلطانیه معروفه
یا غار کتله خور(کتله=تپه خور=خورشید یعنی تپه خورشید) که در 5 کیلومتری روستای گرمابه
که اونم بزرگترین غار جهانه و 198 برابر غار علیصدر
غار شگفت انگیزی بود و صد البته بسیار دیدنی البته راهشم شگفت آور بود چون چیزی در حدود 10 کیلومتر خاکی بود
فردام مدرسم برنامه و نمایشگاه داره منم دیروز رفتم کاراما تحویل دادم تقدیر از اساتیدم هست
خوب دیگه من برم ناهار بخورم گوشنمه
فعلا بابای


زیبا کنار

سلام
واقعا دیگه از دست این پارسی بلاگ خسته شدم
نمیدونم فقط من باش مشکل دارم یا بقیم این جوری هستن
دیگه حتی برای یک نوشتن معمولی باید کلی زجر بکشم چه برسه به عکس آپلود کردن آخه یکی هم پیدا نمیشه جوابگوی مشکلات من باشه
بگذریم تابستون شروع شد و امتحانات تموم شد ما دو شنبه تا پنج شنبه رفته بودیم زیبا کنار هوا خیلی خوب بود اصلا گرم و شرجی نبود تو آب هم رفتم و چون طرح سالم سازی بود حدود 50 متر که جلو رفتم تازه آب تا زانوم بود یه 1 ساعتی تو آب بودم و کیف کردم لاهیجانم رفتیم و از پشت شیطان کوه با ماشین رفتیم بالا اونجام خیلی قشنگ بود و همه شهر معلوم بود کلی هم عکس با دوربین دیجیتال panasonic f1 گرفتیم عکساش خیلی قشنگ شد با این که 3pixelبود از فردام که کار و کار آموزی شروع میشه و همه باید برن سر کار
راستی دیگه وبلاگ های صوتی هم اومده و کم کم این وبلاگ ها جاشونا به اونا میدن البته برای من که دیگه خیلی حوصله وبلاگ ندارم فرقی نداره
فعلا خداحافظ


کار آموزی

سلام
فقط یک جمله می‏گم خودتون تا آخرشا بفهمید:
خنده تلخ من از شادی‏نیست‏     کارم از گریه گذشت به آن می‏خندم
ای بابا
امتحانام امروز تموم شد ولی بدبختیم تازه شروع شد
این هفته پدرم دراومد از بس دنبال جا برای کار آموزی گشتم
تازه دارم این کسایی را که دربه‏در دنبال جا می‏گردن را درک می‏کنم
من که می‏خوام برم مجانی کار کنم جایی پیدا نمی‏کنم وای به حال اونایی که می‏خوان حقوقم بگیرن.
خلاصه با من اگه مصاحبه می‏کردن برای انتخابات می‏گفتم به جای مشکل کمبود کار مشکل کمبود جا برای کارآموزی را حل کنن که بسی ناگوارتر از اون هست
حرف‏آخر برام 2 تا دعا کنین یکی اینکه هر چه زودتر کارم درست بشه اون یکی اینکه معدلم خوب بشه
الهی عامی
خداحافظ


تبریک

سلام
قبل از هر چیز پیروزی تیم ملی را به همه تبریک می‏گم
همون جوری هم که گفتم خیابونا خیلی شلوغ شد.
ولی من از همه بیحالتر بودم چون نرفتم بیرون فیلم نابودگره3 را هم ندیدم
اینقدم خوابم میومد که ساعت 10 خوابیدم
___________________________________
اینجام حتما ببینید .ببینید این دخترها و پسرها چجوری دارن حال می‏کنن
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=192537
موفق و شاد و پیروز باشید
تا بعد........